Sunday, December 25, 2005

Merry Christmas !

ميلاد حضرت مسيح فقط بر شيعيان ذوب در ولايت مبارک باد

Tuesday, December 20, 2005

حواست جم کن ! من لرم

خالم تعريف ميکرد سال 51 که با مادربزرگ و پدربزرگم رفته بودن حج مکه هنوز بافت قديم خودش رو داشت
ميگفت : برای رمی جمرات که رفته بوديم ، مادربزرگت سنگ جمع کرد و به جمره عقبی ميزد
بعد که ديد سنگ جواب نميده جمره رو گرفت رفت بالا، دمپاييشو در آورد شروع کرد زدن
عربها هم که اين صحنه رو ميديدن تشويقش ميکردن

آی حال کردم ! آی حال کردم !؟
خدايا شکرت

Thursday, December 15, 2005

Au nom de Dieu !

نمای بيرونی ـ عصرـ ميدان رسالت
ـ : خانما ، آقايون ، تورو خدا به من کمک کنين ، يه سفالکسين

Saturday, December 10, 2005

Quelle Chance !

"امروز خودروهای با پلاک فرد حق تردد دارند "
ــ : اَه ! بازم تيريپ 206

Monday, December 05, 2005

High Hopes

هوا آلوده

فضا آلوده

فکرها آلوده

دلها آلوده

اما هنوز اميدی هست

جباری امتحانش را کنسل کرد

Sunday, December 04, 2005

Si j'avait été là-bas !

شب کوير ، سرشار از يک ليوان آب زرشک 200 تومانی است

***

Friday, December 02, 2005

ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد

الان دم نونوايی
آقا : نون دونه ای چنده ؟
من : 25 تومن
يه دويستی از جيبش در آورد
آقا : من 20 تا نون ميخوام
من : با اين پول فقط ميشه 8 تا
آقا : باشه ! پس 8 تا ميخوام
من : باشه
آقا : ميخوام همه شو نون بده
من : خوب اگه همه شو بده ميشه 8 تا
آقا : اونوقت بقيه اش رو هم ميده ؟
من : اگه همه شو نون بده که ديگه بقيه نداره
آقا : خوب ، باشه ، عيبی نداره ، ولی 8 تا نون ميگيرم
آقا : کاشکی همش جمعه بود
من: چرا ؟
آقا : آخه جمعه ها پارک خيلی شلوغه
من : آره ، کلی آدم مياد پارک
نوبتش که شد 200 تومنو داد گفت که 20 تا نون ميخواد ، شاطر گفت : با اين پول هشت تا بيشتر نميشه ، آقا گفت : باشه ، پس 14 تا ميخوام ، شاطرم بهش 14 تا نون داد و من فهميدم که با 200 تومن ميشه کلی نون 25 تومنی خريد ، هر چند تا که دلت بخواد
ولی حيف شد ! نونمو که گرفتم ديگه بايد ميرفتم ، وگرنه دوست داشتم تا فردا صبح بشينم باهاش حرف بزنم