حافظ دوباره خل شد :
نيست در شهر نگاری که دل ما ببردبختم ار يار شود رختم ازينجا ببرد
چکار کنم ؟! نه ! چکار کنم ؟!
دست از سرم بر نميداره اون مادر آمرزيده
بايد دوباره پاشم برم اونجا ببينم حرف حسابش چيه !
فقط يادت باشه !
به شرفت قسم بخور که اگه اومدم کله ام رو بکنی زير آب نگه داری !
اوکی ؟!
***
|