Tuesday, November 15, 2005

Ohh ! Jesus !

1 : آقا زودتر چاييتونو بخوريد بریم به چيز برسيم
2 : باشه
3 : من که اصلاً امشبو پا نيستم
1 : حرف بيخود نيستم ، براچی ؟
3 : امشب فاز نميده
1 : بروبابا ، بزور ميبريمت
3 : گير نده ديگه ، نميتونم بيام فردا کار و زندگی دارم
...
1 : زود برو کيفتو بذار تو خونه بيا
3 : ببين ! من نننننننننننميام ، تا صبح هم بشينی اينجا تو کوچه ، من نميام ، خدافظ ، من رفتم بخوابم
...
2 : پاشو بريم ، مسعود آدم نيست ، تا صبح هم بشينی نمياد
...
3 : خوب ، ديشب خوش گذشت ؟
2 : ببين ! يه تصميمايی تو زندگی هست که سرنوشت همه عمرو رقم ميزنه !
3 : خوب حالا چيکار کرديد ؟
2 : با مدعی مگوييد اسرار عشق و مستی تا بيخبر بميرد در درد خودپرستی
3 : خوب چيکاااار کنم !
...
...
3 : چنان مستم که مستانش بخوانند مست ، عجب حالی ميده ، آقا يه بطری ديگه از همين بده
2 : کوفت ! اينو که نگفتم