Friday, December 02, 2005

ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد

الان دم نونوايی
آقا : نون دونه ای چنده ؟
من : 25 تومن
يه دويستی از جيبش در آورد
آقا : من 20 تا نون ميخوام
من : با اين پول فقط ميشه 8 تا
آقا : باشه ! پس 8 تا ميخوام
من : باشه
آقا : ميخوام همه شو نون بده
من : خوب اگه همه شو بده ميشه 8 تا
آقا : اونوقت بقيه اش رو هم ميده ؟
من : اگه همه شو نون بده که ديگه بقيه نداره
آقا : خوب ، باشه ، عيبی نداره ، ولی 8 تا نون ميگيرم
آقا : کاشکی همش جمعه بود
من: چرا ؟
آقا : آخه جمعه ها پارک خيلی شلوغه
من : آره ، کلی آدم مياد پارک
نوبتش که شد 200 تومنو داد گفت که 20 تا نون ميخواد ، شاطر گفت : با اين پول هشت تا بيشتر نميشه ، آقا گفت : باشه ، پس 14 تا ميخوام ، شاطرم بهش 14 تا نون داد و من فهميدم که با 200 تومن ميشه کلی نون 25 تومنی خريد ، هر چند تا که دلت بخواد
ولی حيف شد ! نونمو که گرفتم ديگه بايد ميرفتم ، وگرنه دوست داشتم تا فردا صبح بشينم باهاش حرف بزنم